محتوای سرفصل:
- اکوسیستم دیجیتال / Digital ecosystem
- نوآوری های دیجیتال / Digital innovations
- بانکداری دیجیتال / Digital banking
- فناوری های مالی و بانکی / Financial and banking technologies
- فناوری های همگرا / Convergent technologies
مدیریت نوآوری - طرح مساله
فراتر از بانکداری: نوآوری برای همگرایی
روند روبه رشد بهرهگیری از روشهای بیومتریک و رفتاری برای شناسایی مشتریان بهمنظور احراز هویت، روشهای کشف تقلب مبتنی بر هوش مصنوعی با استفاده از الگوریتمهای شناسایی رفتار مشتریان، ارائه خدمات اختصاصی، شناسایی حس مشتری و ایجاد تجربه منحصربهفرد، پیشنهاد زمان مناسب برای اعطای تسهیلات به مشتریان، شناسایی فرصتهای سرمایهگذاری و بازارهای ممکن به همراه تعیین نرخهای مناسب برای خدمات، استفاده از الگوریتمهای هوشمند برای برآورد اعتبار مشتریان مبتنی بر رفتارهای مالی و عمومی آنها و مثالهایی از این قبیل، قطعاً به جریانی عظیم و عنصری کلیدی در سیستم بانکداری تبدیل خواهد شد. گزارشها نشان میدهد بانکهایی که به سوی این مفهوم حرکت کردهاند استراتژیها و رویکردهای مختلفی را در پیش گرفتهاند. مدلهای بانکداریباز نیز متفاوت است و مجموعهای گسترده از اقدامات را شامل خواهد شد. با توجه به روندهای پیش رو، بانکها بایستی تحول در مدل کسبوکار خود را در اولویت اساسی برنامههای راهبردی خود برای مواجهه و همگرایی با تحولات دیجیتال قرار دهند.
همه ما داستانهایی از استارتاپ های چابک و زیرک میشنویم که با استفاده از نوآوری، مؤسسات بسیار برجستهای را از میدان خارج کردهاند. بخشی از مشکل این است که نوآوری یک اصطلاح همهگیر است و همین باعث شده تعیین دقیق اینکه نوآوری در کسب و کار به چه معناست کمی دشوار شود. واقعیت این است که این اصطلاح را میتوان برای همهچیز، از مدلهای تجاری تا فرآیندهای جدید به کار برد.
انواع نوآوری در کسب و کار
طی گذشت زمان، ما از نوآوری چهرهای تحریفشده ساختهایم که عمدتاً علمی و بسیار مخرب است. همینطور یک ایده هم وجود دارد که میگوید نوآوری تنها کار یک نابغه است که نسلها را تغییر میدهد. البته که هر دو این فرضها اشتباه هستند. ما اینجا پروژههایی را مثال میزنیم که نشان میدهد انواعی از فعالیتها و تصمیمات وجود دارد که میتوان آن را بهعنوان نوآوری شناخت. در ضمن مثالهایی از نوآوری در کسبوکار در هر بخش آوردهایم که به درک مفهوم نوآوری تجاری کمک میکند.
ماتریس نوآوری (The Innovation Matrix)
یکی از متداولترین روشها برای تعریف نوآوری در کسب و کارها استفاده از ماتریس نوآوری است که موارد زیر را شامل میشود.
این ماتریس نوآوری را بر اساس فناوری مورداستفاده و بازار آن، به 4 حالت مجزا تقسیم میکند:
نوآوری پیشگام
نوآوری پیشگام که با نام نوآوری نوترکیب هم شناخته میشود، شامل اتخاذ یک رویکرد، فناوری یا روش خاص از یک رشته در رشتهای دیگر است. این نوع نوآوری در کسب و کار، فوقالعاده رایج است؛ تحقیقات نشان میدهد که حدود 40 درصد از اختراعات ثبتشده در 150 سال گذشته در این دسته قرار دارند و این نسبت هرسال افزایش مییابد.
نوآوری رادیکال یا بنیادین
وقتی به نوآوری فکر میکنیم اغلب نوآوری رادیکال به ذهن میرسد. زیرا این نوع نوآوری در کسب و کار با متولد شدن صنایع جدید و تکنولوژیهای انقلابی همراه است. درحالیکه نوآوری رادیکال، نوع نسبتاً نادری از نوآوری است، اما یک جهش اساسی ایجاد کند.
نوآوری تدریجی
اکثریت قریب بهاتفاق نوآوری ها ماهیت تدریجی دارند. نوآوری مداوم زمانی است که مجموعهای از پیشرفتهای کوچک و بهظاهر ناچیز با تغییرات سازمانی در مقیاس بزرگ به اوج خود میرسد. بدون شک نوآوری تدریجی قابلدسترسترین شکل نوآوری در کسب و کار است؛ زیرا اغلب میتواند بدون نیاز به بودجه هنگفت، تشکیل تیمی بزرگ یا تغییر جهت استراتژی کسبوکار انجام شود.
نوآوری مخرب
اصطلاح «نوآوری مخرب» که توسط Clayton Christensen مطرح شد، به زمانی اطلاق میشود که نوآوری، یک شبکه ارزش اساساً جدید ایجاد میکند. این امر میتواند با ایجاد یک بازار جدید، ورود به یک بازار موجود و تغییر نحوه تعامل مصرفکنندگان با یک محصول محقق شود.
نظریه کریستنسن نوآوریهایی را که معمولاً در سطح پایینتر عملکردی (حداقل از نظر معیارهای سنتی) وارد بازار میشوند، معرفی کرده است. بااینوجود ارزش ارائه شده به بازار در قالب یک ایده نو، جایگزین چیزی میشود که برای مخاطبان بسیار مهم است. این ارزش بهعنوان پلی است که بهسرعت اندازهگیری شده و تمام بازار را متحول میکند.
Netflix بارزترین مثال است. بهاحتمالزیاد شما بهطور منظم از نوآوریهای مخرب سود میبرید. ارائهی نوآوریهای مخرب در بازار رقابتی بسیار پر ریسک است، اما کارآفرین یا شرکت نوآور (در صورت موفقیت) روی سکوی اول رقابت قرار میگیرد.
چارچوب نوآوری دوبلین
چارچوب نوآوری دوبلین (Doblin Innovation Framework)، نوآوری را در 10 دسته مجزا تعریف میکند و دیدگاه عملیتری را نسبت به دیدگاه استراتژیک ماتریس نوآوری ارائه میدهد.
این 10 دسته در سه گروه نوآوریهای مدل کسبوکار، نوآوریهای محصول و نوآوریهای بازاریابی تقسیم میشوند:
نوآوریهای مدل کسبوکار
مدل سود (Profit model)
هدف از نوآوری در مدل سود، ارائه پیشنهادها در بستهبندیهایی جدید است. چنین نوآوریهایی را میتوان نمونهای از نوآوریهای مخرب با توجه به روابط سنتی مشتریان در نظر گرفت. این نوآوریها به اطلاعات دقیق از مشتریان و توقعات آنها از کسبوکار شما نیاز دارند.
شبکه (Network)
با پیچیدهتر شدن و افزایش روابط در زنجیره عرضه و زنجیره تأمین، نوآوری شبکه هم مشهورتر شد. نوآوری شبکه معمولاً شامل ایجاد سودآوری از فرایندها و فنّاوریهای شرکتهای دیگر به روشهای جدید است. این امر باعث میشود یک شرکت بتواند در مراحل بعدی پیشرفت بهتری داشته باشد.
ساختار (Structure)
نوآوریهای ساختاری از منابع درونی یک شرکت استفاده میکند تا ارزش خلق نماید. این کار ممکن است شامل بهبود نرمافزارها یا فرایندهای داخلی باشد تا بتواند از استعداد کارکنان یا تجهیزات خود استفاده بهینهای نماید. نوآوریهای مدیریتی اغلب در این دسته قرار میگیرند، زیرا در این روش شرکتها از فرهنگ و فرایندهای سازمانی خود برای جذب درخشانترین استعدادها استفاده میکنند.
فرایند (Process)
نوآوریهای فرایندی هم یکی دیگر از نوآوریهای درونسازمانی است که شامل تغییر در مسیر کسبوکار شما میشود. این نوآوریها اغلب بخش مهمی از شایستگیهای اصلی تجاری را شکل میدهند و میتوانند برتری قابلتوجهی نسبت به رقبای شما ایجاد کنند. یک نمونه خوب از این نوع نوآوری، همکاری پلیس شهر کنت بود. با استفاده از Idea Drop، آنها توانستند صدها ایده از سراسر سازمان خود جمعآوری کنند. بهبود فرایندهایی که درنتیجه این کار ایجاد شد تأثیر طولانیمدتی بر کارایی، تعامل و تقویت کارمندان اداره پلیس داشت.
نوآوریهای محصول (Product innovations)
عملکرد محصول
عملکرد محصول اولین دستهبندی از نوآوری مربوط به محصول است که توسط دوبیلن بیان شده است. این نوآوری احتمالاً نزدیکترین تعریف از نوآوری را ارائه بدهد. نوآوری در عملکرد محصول، یعنی ارزش بزرگی را به خط محصول خود اضافه کنید. فرقی ندارد که یکی از ویژگیهای محصول بهبود داده شود، نوآوری در طراحی محصولات باشد، کیفیت کلی محصول بهتر بشود یا تغییری در برند ایجاد شود.
سیستم محصول
نوآوری سیستم محصول به اندازه نوآوری عملکرد محصول محبوب نیست اما نمیتوان گفت که اهمیت کمتری دارد. نوآوری در این حوزه حول محور محصولات و خدمات مکمل است که میتواند ارزش واقعی به یک محصول بیفزاید. ممکن است بخواهید با ایجاد قابلیت تبادل اطلاعات، تناسب یا ادغام با دیگر محصولات و خدمات، ارزشافزوده ایجاد کنید.
نوآوریهای بازاریابی
خدمت
دسته آخر مربوط به تجربه مشتری است و با نوآوریهای مربوط به خدمات شروع میشود. هدف این است که ارائه محصول یا خدمات خود را افزایش دهید، خواه از طریق سهولت استفاده از آن، نشان دادن عملکرد ویژهای که نادیده گرفتهشده یا رفع مشکلات رایج. نادیده گرفتن چنین نوآوریهایی آسان است اما با توجه به آنها میتوانید یک پیشنهاد منحصربهفرد ارائه بدهید.
کانال
نوآوری در کانال، روی راههای ارائه پیشنهاد به مشتری تمرکز دارد. تجارت الکترونیک یک نوآوری آشکار در این زمینه است. این مدل از نوآوری، تغییرات واضحی را در نحوه تعامل فروشگاهها و خردهفروشان با مشتریان به وجود آورده است. هدف نهایی این است که مشتریان را با ارائه آنچه میخواهند، زمانی که با آن نیاز دارند و شیوه دسترسی مطلوبشان شاد کنیم.
برند
برند یا همان نام تجاری بسیار ارزشمند است. نوآوری در این زمینه میتواند به شرکت کمک کند که خود را در بازار رقابتی متمایز سازد. نوآوری در برند معمولاً شامل طیف گستردهای از نقطه تماس با مشتریان و نتایج تعامل بین تلاشهای بازاریابی، خدمات مشتریان و تعهد شغلی کارمندان است.
تعامل مشتری
آخرین نوآوری مربوط به ایجاد ارتباط طولانیمدت با مشتریان است که اتفاقاً اهمیت زیادی هم دارد. نوآوری در این زمینه نیازمند درک عمیق از سفر مشتری است که به شما امکان برقراری ارتباطهای معنادار با مخاطبان را میدهد. توجه داشته باشید که یک نسخه کلی برای ایجاد نوآوری وجود ندارد و دستهبندی معرفی شده، یک لیست جامع نیست. درواقع این فهرست تنها وسعت نوآوری که شرکت شما میتواند بر اساس شرایط ویژه خود به آنها دست یابد را نشان میدهد.
نوآورترین شرکتها هم بهندرت در همه این گروهها فعالیت میکنند و معمولاً یک ترکیب متناسب را برای خودشان میسازند. دقیقاً همانطور که موفقترین سرمایهگذاران تمام سرمایهشان را در یک کانال نمیگذارند، شرکتهای نوآور هم تمام تلاش خود را صرف نوآوری در یک حوزه نمیکنند. نکته مهم آن است که مطمئن شوید رویکردهایی که شما انتخاب میکنید در کنار یکدیگر بهترین کارکرد را دارند و سازمان شما را به یک هدف مشترک سوق میدهند.
چطور میتوانیم یک نوآور موفق باشیم؟
همانطور که کلایتون کریستنسن میگوید:
حتی موفقترین سازمانها میتوانند مواردی پیدا کنند که آن را توسعه بدهند، اما مشاغل برای جلوگیری از معضل ابتکار، به دنبال راههایی برای پیشرفت خودشان هستند.
چارچوبهای فوق سطحی مفید از ساختار و ایده را برای تلاشهای شما ارائه میکند. اما باید توجه داشته باشید که تاکتیکهای نوآوری در دنیای واقعی بسیار نامحدود هستند.
رویکردهای زیادی برای نوآوری وجود دارند که میتوانید انتخاب کنید؛ اما شاید اولین قدم این باشد که بدانیم نوآوری باید در اولویت قرار گیرد. یک بررسی در مدرسه کسبوکار هاروارد نشان داده که نوآوری اولویت دارد. به همین دلیل است که مدیران شرکتها، نوآوری در کسب و کار را در رتبه 18 قویترین قابلیتهای یک سازمان قرار دادهاند، جایی پایینتر از انطباق و برنامهریزی مالی!
این پژوهش احتمالاً دلیل نتایج بررسیهای گروه Accenture را هم به خوبی توضیح میدهد. از شرکتهایی که در این پژوهش شرکت کرده بودند، اعتقاد داشتند به خاطر سرمایهگذاری در نوآوری به 2.5 میلیارد پوند بازگشت سرمایه دستیافتهاند. Accenture به طرز خردمندانهای به ما یادآوری میکند که مقدار سرمایهی هزینه شده بسیار کماهمیتتر از نحوه صرف هزینه است. تحلیلگران استدلال کردهاند که بهترین نوآوریها:
- مهمترین نگرانیهای مشتریان را در نظر میگیرند.
- از قدرت افراد چه در داخل سازمان و چه ذینفعان خارجی آن استفاده میکنند.
- بهترین استعدادها را به کار میگیرد، بدون توجه به اینکه در داخل ساختار سازمان هستند یا خارج آن
- مطمئن میشوند که همهچیز داده محور است
- از جدیدترین فناوریها برای اجرای نوآوری استفاده میکنند
- طیف وسیعی از ذینفعان را درگیر میکنند تا نهتنها نیازهای مشتریان، بلکه نیازهای بخش بزرگی از جامعه را برطرف کنند.
- از روشهای نوآوری چابک رای افزایش بهرهوری و خروجی بیشتر نوآوری استفاده میکنند.
نتیجهگیری
نوآوری در کسب و کار ساده نیست؛ اما راههای زیادی وجود دارد که میتوانید به کمک آن مسائل خود را حل کنید. برای اینکه نوآوری را در همه بخشهای کسب و کار خود پیاده کنید، باید تحقیق توسعه را تقویت نمایید. با شناخت بازار به اهمیت نقش نوآوری در کسب و کار پی خواهید برد. راههای پیاده سازی انواع نوآوری را درک خواهید کرد و در مسیر موفقیت قرار خواهید گرفت. دقت کنید که موارد فوق تنها راهنماییهای لازم را به شما ارائه میدهد.
نوآوری میتواند بهسادگی یک ایده برای بهبود روند انجام کارها باشد یا به بزرگی یک تغییر همهجانبه در کسبوکار! در هر مسیری که قدم برمیدارید، یادتان باشد که از نقش تکنولوژی در نوآوری و پیشرفت کسبوکارها غافل نشوید.